آریا فانی، خواندن فراسوی مرزها: افغان ها، ایرانی ها و ملی گرایی ادبی، ترجمه علی قاسمی منفرد، نشر شیرازه
بيشترِ پژوهش هايی كه به دگرگوني ها و تحولات سياسی، فرهنگی و اجتماعی ايران در يكصد و پنجاه سال اخير پرداخته اند، آنهـا را در چـارچوب نظريـه مدرنيزاسـيون مورد نقد و ارزيابی قرار داده اند. كتاب حاضر با پرداختن بـه دولـت ملّـت سـازي از طريق گشودنِ بحث ملّی گرايی، استثنايی است بر اين قاعده. اگر به هنگام اهتمام برای مدرن كردن سازوكارهای حكمرانـی كـشور، نگاه فعالان بيشتر به سمت بيرون (عمدتاً به سمت كشورهاي غربي و گاه به تجربه كشور ژاپن ) و الگوبرداري از تجارب ديگران بود، تـلاش و تكـاپو بـراي دولـت - ملّتسازی نگاهی درونی بود و بيش از هر چيز منوط به تمركز بر داشته های كشور و به آن عوامل و عناصری كه توانسته بودند پيوند هـاي ملّـت را مـستحكم سـازند. تلاش و تكاپويی كه مستلزم تمركز بر ميراث بود به معنای يادمان هـا و سـازه هـای تاريخی و همزمان منوط به توجه و تأكيد بر ميراث فرهنگی و برجسته كردن آن از طريق بزرگداشت حاملان تاريخی اش و نهايتـاً جـد وجهـد بـرای تبـديل تجـارب همزيستي ملّت به يك ميراث. موضوع كتاب حاضر بررسی تبعات پويايي های ايـن نگاه به درون است با بررسی حوزهٔ زبان و ادبيـات فارسـي در ايـران و افغانـستان. حوزه ای كه نه تنها ميراث مشترك فرهنگي اين دو كشور كـه تمـامي سـاير جوامـع فارسی زبان به شمار می آيد. معمول آن است كه الزامات ملّی گرايـی همـه جوامـع را به سوی پشت كردن به بيرون و روی آوردن به درون ترغيب كنـد. كتـاب حاضـر از طريق استناد به مراودات گسترده و گفت وگوهاي انتقادي ميان ادبـا، روشـنفكران و صاحبنظران دو كشور افغانستان و ايران نشان می دهد كه از قـضا ملّـی گرايـان دو كشور بودند كه بيش و پيش از همه در اين برههٔ سرنوشت ساز به استقبال شناسايی نقطه نظرات يكديگر شتافتند.
دکتر مراد ثقفی، مدیر نشر شیرازه
مصاحبه دکتر جواد رامیار با مولف